السلام علیک یا جعفر بن محمد الصادق، یابن رسول الله
< id=sadigh style="WIDTH: 2px; HEIGHT: 70px" codeBase=http://download.macromedia.com/pub/shockwave/cabs/flash/swflash.cab#version=6,0,0,0 height=70 width=2 align=left classid=clsid:D27CDB6E-AE6D-11cf-96B8-444553540000>
> |
ای پرچمدار شیعه و رئیس مذهب جعفری، ای بلند اختر! در شب هجران تو، عالم دگرگون شده است. ای ششمین نور سرمدی، تاریخ از کدام مصیبت تو شکوه کند، آری تاریخ، شرمنده از حکایت غربت توست. |
نام: جعفر (به معنى نهر جارى پرفایده) کنیه: ابو عبداللّه لقب: صادق پدر: حضرت محمد بن على (ع) مادر: معروف به ام فروه، دختر قاسم بن محمد بن ابى بکر |
تاریخ ولادت: یکشنبه 17 ربیع الاول ، سال 83 هجرى
مکان ولادت: مدینه مدت عمر مبارک : 65 سال علت شهادت: مسمومیت قاتل ملعون: منصور دوانیقى (خلیفه عباسى)
زمان شهادت: یکشنبه 25 شوال ، سال 148 هجرى |
مدفن مطهر: قـبـر شریفش در قبرستان بقیع (واقع در مدینه منوره) در کنار قبر پدر و جدّ و عمویش امام حسن مجتبى (علیه السلام) مى باشد. |
زندگینامه امام جعفر صادق(ع)
امام جعفر صادق (ع) در پگاه روز جمعه یا دوشنبه هفدهم ربیع الأول سال 80 هجرى، معروف به سال قحطى، در مدینه دیده به جهان گشود. اما بنا به گفته شیخ مفید و کلینى، ولادت آن حضرت در سال 83 هجرى اتفاق افتاده است. لیکن ابن طلحه روایت نخست را صحیح تر میداند و ابن خشاب نیز در این باره گوید: چنان که ذراع براى ما نقل کرده، روایت نخست، سال 80 هجرى، صحیح است. وفات آن امام (ع) در دوشنبه روزى از ماه شوال و بنا به نوشته مؤلف جنات الخلود در 25 شوال و به روایتى نیمه ماه رجب سال 148 هجرى روى داده است. با این حساب مىتوان عمر آن حضرت را 68 یا 65 سال گفت که از این مقدار 12 سال و چند روزى و یا 15 سال با جدش امام زین العابدین (ع) معاصر بوده و 19سال با پدرش و 34 سال پس از پدرش زیسته است که همین مدت، دوران خلافت و امامت آن حضرت به شمار میآید و نیز بقیه مدتى است که سلطنت هشام بن عبد الملک، و خلافت ولید بن یزید بن عبد الملک و یزید بن ولید عبد الملک، ملقب به ناقص، ابراهیم بن ولید و مروان بن محمد ادامه داشته است.
کنیه مادر امام (ع) را ام فروه گفته اند. برخى نیز کنیه او را ام القاسم نوشته و اسم او را قریبه یا فاطمه ذکر کرده اند. کنیه آن حضرت ابو عبد الله بوده است و این کنیه از دیگر کنیه هاى وى معروفتر و مشهورتر است. محمد بن طلحه گوید: برخى کنیه آن حضرت را ابو اسماعیل دانسته اند. ابن شهر آشوب نیز در کتاب مناقب می گوید: آن حضرت مکنى به ابو عبد الله و ابو اسماعیل و کنیه خاص وى ابو موسى بوده است.
لقب امام صادق (ع)
آن حضرت القاب چندى داشت که مشهورترین آنها صادق، صابر، فاضل و طاهر بود. از آنجا که وى در بیان و گفتار راستگو بود، او را صادق خواندند.
فضایل امام جعفر صادق (ع)
مناقب آن حضرت بسیار است که به اختصار از آنها یاد می کنیم. فضایل امام صادق بیش از آن است که بتوان ذکر کرد. جمله ای از مالک بن انس امام مشهور اهل سنت است که: «بهتر از جعفر بن محمد، هیچ چشمی ندیده، هیچ گوشی نشنیده و در هیچ قلبی خطور نکرده است.» از ابوحنیفه نیز این جمله مشهور است که گفت: «ما رأیت افقه من جعفر بن محمد» یعنی: «از جعفر بن محمد، فقیه تر ندیدم.» و اگر از زبان خود آن حضرت بشنویم ضریس می گوید: امام صادق در این آیة شریفة: کل شیء هالک الا وجهه، یعنی: «هر چیز فانی است جز وجه خدای متعال،» فرمود: «نحن الوجه الذی یوتی الله منهم» یعنی «ماییم آیینه ای که خداوند از آن آیینه شناخته می شود.» بنابراین امام صادق (ع) فرموده است او آیینه ذات حق تعالی است.
شیخ مفید در ارشاد مىنویسد: علومى که از آن حضرت نقل کرده اند به اندازه اى است که ره توشه کاروانیان شد و نامش در همه جا انتشار یافت. دانشمندان در بین ائمه (ع) بیشترین نقل ها را از امام صادق روایت کرده اند. هیچ یک از اهل آثار و راویان اخبار بدان اندازه که از آن حضرت بهره برده اند از دیگران سود نبرده اند. محدثان نام راویان موثق آن حضرت را جمع کرده اند که شماره آنها، با صرف نظر از اختلاف در عقیده و گفتار، به چهار هزار نفر مىرسد.
بیشترین حجم روایات، احادیثی است که از امام صادق (ع) نقل شده است، اهمیت معارف منقول از جعفر بن محمد (ص) به میزانی است که شیعه به ایشان منسوب شده است: ”شیعه جعفری“. کمتر مسئله دینی (اْعم از اعتقادی، اخلاقی و فقهی) بدون رجوع به قول امام صادق (ع) قابل حل است. کثرت روایات منقول از امام صادق (ع) به دو دلیل است:
یکی اینکه از دیگر ائمه عمر بیشتری نصیب ایشان شد و ایشان با شصت و پنج سال عمر شیخ الائمه محسوب می شود (148 – 83 هجری)، و دیگری که به مراتب مهمتر از اولی است، شرائط زمانی خاص حیات امام صادق (ع) است. دوران امامت امام ششم مصادف با دوران ضعف مفرط امویان، انتقال قدرت از امویان به عباسیان و آغاز خلافت عباسیان است. امام با حسن استفاده از این فترت و ضعف قدرت سیاسی به بسط و اشاعه معارف دینی همت می گمارد. گسترش زائدالوصف سرزمین اسلامی و مواجهه اسلام و تشیع با افکار، ادیان، مذاهب و عقاید گوناگون اقتضای جهادی فرهنگی داشت و امام صادق (ع) به بهترین وجهی به تبیین، تقویت و تعمیق “هویت مذهبی تشیع” پرداخت. از عصر جعفری است که شیعه در عرصه های گوناگون کلام، اخلاق، فقه، تفسیر و… صاحب هویت مستقل می شود. عظمت علمی امام صادق (ع) در حدی است که ائمه مذاهب دیگر اسلامی از قبیل ابوحنیفه و مالک خود را نیازمند به استفاده از جلسه درس او می یابند. مناظرات عالمانه او با ارباب دیگر ادیان و عقاید نشانی از سعه صدر و وسعت دانش امام است. اهمیت این جهاد فرهنگی امام صادق (ع) کمتر از قیام خونین سید الشهداء (ع) نیست.
امام و فقه اسلامی
ـ فقه شیعه امامیه که به فقه جعفری مشهور است منسوب به جعفر صادق (ع) است. زیرا قسمت عمده احکام فقه اسلامی بر طبق مذهب شیعه امامیه از آن حضرت است و آن اندازه که از آن حضرت نقل شده است از هیچ یک از (ائمه) اهل بیت علیهم السلام نقل نگردیده است. اصحاب حدیث اسامی راویان ثقه که از او روایت کرده اند به 4000 شخص بالغ دانسته اند.
ـ در نیمه اول قرن دوم هجری فقهای طراز اولی مانند ابوحنیفه و امام مالک بن انس و اوزاعی و محدثان بزرگی مانند سفیان شوری و شعبه بن الحجاج و سلیمان بن مهران اعمش ظهور کردند. در این دوره است که فقه اسلامی به معنی امروزی آن تولد یافته و روبه رشد نهاده است. و نیز آن دوره عصر شکوفایی حدیث و ظهور مسائل و مباحث کلامی مهم در بصره و کوفه بوده است.
ـ حضرت صادق (ع) در این دوره در محیط مدینه که محل ظهور تابعین ومحدثان و راویان و فقهای بزرگ بوده، بزرگ شد، اما منبع علم او در فقه نه «تابعیان» و نه «محدثان» و نه «فقها» ی آن عصر بودند بلکه او تنها از یک طریق که اعلاء و اوثق طرق بود نقل می کرد و آن همان از طریق پدرش امام محمد باقر (ع) و او از پدرش علی بن الحسین (ع) و او از پدرش حسین بن علی (ع) و او از پدرش علی بن ابیطالب (ع) و او هم از حضرت رسول (ص) بود و این ائمه بزرگوار در مواردی که روایتی از آباء طاهرین خود نداشته باشند خود منبع فیاض مستقیم احکام الهی هستند.
آثار امام صادق (ع):
غالب آثار امام (ع) به عادت معهود عصر، کتابت مستقیم خود ایشان نیست و غالبا املای امام (ع) یا بازنوشت بعدی مجالس ایشان است. بعضی از آثار نیز منصوب است و قطعی الصدور نیست.
1- از آثار مکتوب امام صادق (ع) رساله به عبدالله نجاشی (غیر از نجاشی رجالی) است. نجاشی صاحب رجال معتقد است که تنها تصنیفی که امام به دست خود نوشته اند همین اثر است.
2- رساله ای که شیخ صدوق در خصال و به واسطه اعمش از حضرت روایت کرده است شامل مباحث فقه و کلام.
3- کتاب معروف به توحید مفضل، در مباحث خداشناسی و رد دهریه که املاء امام (ع) و کتاب مفضل بن عمر جعفی است.
4- کتاب الاهلیلجه که آن نیز روایت مفضل بن عمر است و همانند توحید مفضل در خداشناسی و اثبات صانع است و تماما در بحارالانوار مندرج است.
5- مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه که منسوب به امام صادق (ع) و بعضی از محققان شیعه از جمله مجلسی، صاحب وسایل (حرعاملی) و صاحب ریاض العلما، صدور آن را از ناحیه حضرت رد کرده اند.
6- رساله ای از امام (ع) خطاب به اصحاب که کلینی در اول روضه کافی به سندش از اسماعیل بن جابر ابی عبدالله نقل کرده است.
7- رساله ای در باب غنائم و وجوب خمس که در تحف العقول مندرج است.
8- بعضی رسائل که جابربن حیان کوفی از امام (ع) نقل کرده است.
9- کلمات القصار که بعدها به آن نثرالدرد نام داده اند که تماما در تحف العقول آمده است.
10- چندین فقره از وصایای حضرت خطاب به فرزندش امام موسی کاظم (ع) سفیان شوری، عبدالله بن جندب، ابی جعفر نعمان احول، عنوان بصری، که در حلیه الاولیاء و تحف العقول ثبت گردیده است.
# همچنین ادعیه امام صادق (علیه السلام) (الصحیفة الصادقیة و الصادصیة الجامعة): مجموعه ادعیه معتبره ای است که از دو امام بزرگوار پنجم و ششم (علیهماالسلام) در کتب روایی شیعه وارد شده و دانشگاه امام صادق (ع) آن را به مناسبت بیستمین سالگرد تأسیس دانشگاه همزمان با میلاد مسعود نبی اکرم اسلام (ص) و امام جعفر صادق (ع) منتشر کرده است.
| |
مهدی ::: دوشنبه 86/8/14::: ساعت 9:19 عصر
نظرات دیگران: نظر
چند نکته و روایت در مورد بسم الله الرحمن الرحیم
چند نکته و روایت در مورد "بسم الله الرحمن الرحیم":
1-موقع غذا خوردن موجب دوری شیطان می شود
روایت شده وقتی که بنده خدا بسم الله الرحمن الرحیم می گوید، فرشته های الهی گویند: خداوند به طعام و خوراکتان برکت دهد، سپس فرشته ها شیطان را تهدید می کنند و می گویند: ای فاسق بیرون شو که تو بر آنها تسلطی نخواهی داشت.
2- برای دفع و دوری دشمن
هر گاه رسول خدا وارد منزل می شدند و چشمشان به دشمن می افتاد که بر علیه حضرت نقشه می کشیدند،حضرت بسم الله الرحمن الرحیم را با صدای بلند و آشکارا می خواندند در حالی که دشمن رو بر می گرداند و فرار می کرد.
3- در نمازها بسم الله را بلند خواندن موجب دور کردن شیطان است
امام زین العابدین علیه السلام به ابو حمزه فرمودند:
وقتی نماز بپا می شود شیطان نزدیک امام جماعت می شود و می گوید آیا پروردگار را یاد کرده؟ یعنی بسم الله الرحمن الرحیم گفته است یا نه
اگر گوید: آری شیطان می رود و اگر گوید نه، بر دو شانه امام جماعت سوار می شود و دو پایش را بر سینه امام آویزان می کند، در اینجا امام جماعت شیطان است تا اینکه نماز تمام شود.
(تفسیر اطیب البیان، ج1، ص 78، به نقل از لالی الاخبار: ص 347)
کلمات بسم الله چهار تا است. بعضی از اهل معرفت گفته اند:
بسم الله الرحمن الرحیم 19 حرف است و زبانه های دوزخ نیز 19 تا می باشند ،چون بنده مومن خدا تلفظ بسم الله نماید خدای تعالی به هر حرفی یکی اززبانه های دوزخ را از او دفع می کند.
اهل معرفت گفته اند: گناه چهار نوع است.
گناه در روز و گناه در شب و هر یک از گناهان روز و شب یا آشکار است و یا پنهان.
و کلمات بسم الله هم چهارتا است، پس هر کس از روی اعتقاد به بسم الله تلفظ کند خدای تعالی هر چهار گناه او را بیامرزد.(خواص الایات ص3)
از حضرت رضا ع روایت شده است که فرمودند:
بسم الله معنایش اینست که من خودم را به داغ و علامتی از علامتهای خدا داغ می زنم و آن داغ عبادت است تا همه بدانند من بنده چه کسی هستم.
امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند:
این مردم را چه می شود؟ (منظور بعضی از اهل سنت است) خدا آنان را بکشد، به بزرگترین آیه از آیات خدا پرداخته و پنداشتند که گفتن بسم الله بدعت است.
امام باقر علیه السلام فرمودند: محترمترین آیه از کتاب خدا دزدیدند و آن آیه بسم الله الرحمن الرحیم است، که بر بنده خدا لازم است در آغاز هر کار آن را بگوید، چه کار بزرگ و چه کوچک، تا آن کار مبارک شود.
رسول خدا صلوات الله علیه، غالبا اول و آخر سوره را نمی دانستند کجا است، تا آنکه آیه بسم الله الرحمن الرحیم نازل می شد و بین دو سوره قرار می گرفت.( تفسیر المیزان، ذیل سوره حمد-ج1)
حضرت عیسی ع به قبری عبور کرد، دید ملائکه عذاب مرده ای را عذاب می کنند، حضرت عیسی علیه السلام کار خود را انجام داد و به آن قبر برگشت دید ملائکه رحمت با طبقهایی از نور بر سر آن قبر ایستاده اند.
حضرت عیسی (ع) پس از اینکه تعجب کرد نماز خواند و این موضوع شگفت آور را از خداوند پرسید، خطاب شد، یا عیسی! این مرد معصیت کار بود وقتی از دنیا رفت همسر او حامله بود وضع حمل نمود و پسری آورد آن زن پسر خود را پرورش داد تا بزرگ شد.
مادر فرزندش را نزد معلم برد، هنگامی که معلم بسم اله الرحمن الرحیم را به آن پسر تعلیم داد من از این بنده ام حیا کردم که وی را در دل زمین بوسیله آتش معذب نمایم و حال آنکه پسرش در روی زمین نام مرا می برد.
(تفسیر آسان، ص14 خزینه الجواهر، ص 384)
مهدی ::: چهارشنبه 86/8/9::: ساعت 9:17 صبح
نظرات دیگران: نظر
به مناسبت بیست و هشتمین سالگرد شهادت اولین شهید محراب
|
>
به مناسبت شهادت اولین شهید محراب
آیت الله قاضی طباطبائی
(10/8/1358)
چکیده: یکی از شخصیتهای برجسته تاریخ معاصر ایران، آیتالله شهید سید محمد علی قاضی طباطبایی میباشد. این عالم کوشا و پر تلاش که پیشگام شهیدان محراب انقلاب اسلامی مردم ایران است، با توجه به اشتغالات مبارزاتی و دیدگاههای ضد سلطنتی اغلب به عنوان فردی سیاسی که سالها در نبرد با رژیم شاهنشاهی و خانوادة پهلوی بوده، شناخته میشود. این مقاله که به مناسبت بیست و ششمین سالگرد شهادت آن روحانی عالمِ و پژوهشگر توانا (دهم آبان 84) درج میشود، شخصیت علمی و پژوهشی آیتالله قاضی طباطبایی را با رویکرد ویژه به کتاب گرانسنگ « تحقیق دربارة اول اربعین حضرت سیدالشهدا(ع)» بررسی میکند.
سید محمد علی قاضی طباطبایی ( 1291 -1358 شمسی ) نخستین تحصیلات خود را در تبریز و اغلب با حضور در محفل تدریس عمویش آغاز کرد. پس از طی مقدمات، در سال 1359 قمری (1316 شمسی) عازم شهر قم شد و نخستین کلاس درس قم را با حضور در حلقه ارشاد امام خمینی (ره) تجربه کرد. شاید شرکت در کلاس های شرح منظومه و اسفار ملاصدرای امام بود که نخستین بارقه های شور مبارزات سیاسی را نیز در وجود او روشن کرد.
وی در سال 1369 قمری (1326 شمسی) برای تکمیل آموخته هایش عازم نجف میشود و در درس بزرگانی چون سید محسن حکیم، سید ابوالقاسم خویی، شیخ محمد حسین کاشف الغطا، شیخ شرف الدین عاملی، سید محمد حسین طباطبایی، سید هادی میلانی و ... اجازه اجتهاد و روایت میگیرد.
حاصل 30 سال تلاش علمی و پیگیری تحقیقاتی آیتالله قاضی، آفرینش دهها کتاب ، رساله و مقاله باشد که در قالب تألیف، تصحیح، تصنیف و حاشیه و تقریر به وجود میآیند و هماینک برخی از آنها به صورت مطبوع در اختیار علاقمندان قرار گرفته است. البته بخش عمدهای از آثار تحقیقاتی آن عالم توانا، هنوز به صورت نسخه خطی است و شایسته و لازم است از سوی متولیان امر نسبت به چاپ و نشر آنها اقدام شود. البته با وجود خلف فاضل و علاقهمند آن عالم توانا حجت الاسلام سید تقی قاضی طباطبایی، چنین کار بزرگی را میتوان به سهولت به اتمام و انجام رساند.
یکی از تألیفات آیتالله طباطبایی که سال گذشته همزمان با برگزاری بزرگداشت ایشان، از سوی سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی همراه با اضافات و تعلیقات تجدید چاپ شد، کتاب تحقیق درباره اول اربعین حضرت سیدالشهدا (ع) میباشد. البته این اثر سالها پیش برای نخستین بار در تبریز منتشر شده بود.
موضوع اصلی این کتاب آن گونه که از عنوانش پیداست، تحقیق درباره نخستین اربعین امام حسین (ع) و اثبات این نکته است که کاروان عاشورا در بازگشت از سرزمین شام، در بیستم صفر سال 61 هجری قمری بر سر تربت مطهر امام حاضر شده است. به دیگر بیان، نویسنده کتاب با بررسی اقوال و روایات متعددی که عمدتاً از زبان و قلم علما و مقتل نویسان بزرگی همچون سید بن طاووس،علمه محدث نوری، ابن طبری، شیخ مفید و دیگران تراوش یافته و گاهاً بسیار متناقض و متضاد – از حیث تاریخی و زمانی – میباشد؛ اثبات میکند که کاروان اسرای اهلبیت (ع) تنها چند روز در شام اقامت کرده و بلافاصله به سرزمین کربلا بازگشته و درست در بیستم صفر 61 هجری قدم به خاک آن دیار گذاشته است.
در بیان اهمیت این بحث تاریخی، همین بس که نخستین باز دو تن از علمای طراز اول شیعه، سید بن طاووس در لهوف و محدث نوری در لولو مرجان در درستی مسئله « ورود کاروان عاشورا در نخستین اربعین به سرزمین کربلا » دچار تردید و ارائه شبهه و سئوال شدند. بعدها این تردید به آثار شفاهی و کتبی شاگردان آن دو عالم برجسته راه یافت و بدینگونه مدخل مهمی در کتب دینی شیعه و حتی سنی برای بحث بوجود آمد.
دلیل عمدة آن دسته از علمایی که در این مسئله تردید داشتند [و دارند] بُعد مسافت میان سرزمین شام و عراق (دمشق و کربلا) میباشد. این افراد معتقدند چگونه ممکن است کاروان عاشورا در طول 40 روز، مسافت طولانی کربلا تا شام را در ضمنِ اقامت در برخی شهرهای بین را سر کند و پس از مدتی توقف در شام، دوباره همان مسیر را باز گردد. بنابر این، کاروان عاشورا یا در بیستم صفر سال 62 قمری (یک سال پس از شهادت) وارد کربلا شده و یا در اربعین دوم حضرت سیدالشهدا (80 روز پس از شهادت) به آن مکان مقدس وارد آمده است.
آیتالله قاضی طباطبایی در این میان با بررسی منابع دینی، تاریهی و فقهی و پژوهش در آثار و اقوال « تاریخ عاشورا» با ارائه دلایل عقلی و نقلی، غبار تردید از چهرة این مسئله بر میدارد. جالب اینکه وی عمدتاً با بهرهگیری از آثار علمای طراز اول تشیع، اثبات میکند که کاروان امام حسین (ع) در همان اربعین اول حضرت سیدالشهدا وارد کربلا شده است.
در ضمن مباحثی که نویسنده دانشمند و موشکاف در این کتاب برای اثبات عقیده خود و کشف حقیقت مطرح کرده، از موضوعات مختلف تاریخی، اجتماعی، سیاسی، علمی، فقهی و... سخن به میان آمده است. در این قسمت از مقاله، به بیان گذرا و شتابزدهای از موضوعات فوق که جملگی حکایت از وسواس علمی و روحیه پژوهشگری و نقادی آیتالله قاضی طباطبایی دارد، اشاره میشود.
مباحث تاریخی
حمله روسیه به ایران
در بخشی از مباحث مربوط به بررسی اثبات ورود کاروان امام حسین (ع) در بیستم صفر سال 61 هجری به کربلا رشتة تألیف آیتالله قاضی به بیان این نکته مهم تاریخی میرسد که نباید به هر حدیث و روایتی که در کتب دینی چاپ شده است اعتماد کرد. چرا که فیالمثل کسانی چون ابن حزم اندلسی هستند که با وارد کردن جعلیات و روایات ساختگی درصدد ضربه زدن به اسلام بودهاند.
آیتالله قاضی این ابن حزم اندلسی را میرزا فتحعلی آخوندزاده در دوران اخیر مقایسه میکند و میگوید: «...ابن حزم در قدما مانند میرزا فتحعلی آخوندزاده در این اواخر زمان ما به هذیانگویی مشهور و به دروغپردازی معروفند. خواسته با یاوهگویی بر اساس اسلام لطمه بزند و حرفهایی زده که جوابهای آنها روشن است... این آخوندافها و این طالبافها بودند که اساس و شالودة فتنة روسیه و قفقاز را در زمان روسهای تزاری با بیدین کردن مردم فراهم آوردند. تابعین آنها در ایران ما هم در آن خیالاند. بدون شک آخونداف و طالباف از غرب زدههای بیشتر از نود و صد سال قبل بودهاند. خیال کردهاند که دین اسلام با علوم صنعتی و طبیعی نمیسازد در صورتی که ... اسلام مردم را به علم و صنعت دعوت میکند و آن حرفها از افتراهای دشمنان به اسلام است...» همچنین در بخش دیگری از کتاب «اربعین» در آنجا که سخن از محل دفن رأس مطهر امام حسین (ع) میباشد، قولی از زبان فرهاد میرزا معتمد الدوله فرزند عباس میرزا نایب السلطنه قاجار نقل میشود که وی در سفر به مصر، زیارتگاهی منسوب به دفن رأس مبارک امام شاهده کرده است.
آیتالله قاضی در پاورقی این بحث در توصیف و معرفی عباس میرزا اشارهای به رشادههای این فرمانده دلیر در مبارزه با قشون کشی لشکر تزار میکند. آیتالله قاضی مینویسد: « ...عباس میرزا نایب السلطنه مرد عاقل و دانای سلسلة قاجار بوده و زحمات زیاد متحمل شده و نامه ها به مراجع تقلید نجف اشرف نوشته ... و از آنها درخواست حکم جهاد و حرکت به ایران کرده که در جنگ با روسهای تزاری شرکت کنند. اینجانب خودم آن نامه ها را دیدهام و در کتاب خاندان عبدالوهاب عین بعضی از آنها را نقل کرده ام.»
آیتالله قاضی چنانچه از نوشتهاش پیداست علاقمند به تاریخ هجوم و لشکر کشی روس به ایران بوده و خود نظرات و تحلیلهای خاصی داشته است. چنانچه در باب شرکت علمای نجف در جنگ با روسیه معتقد است: «...نسبت دادن صاحب آثار الشیعه الامامیه به فقها که خودشان در جن
با روسها دخالت کردند، نسبت غلط بوده و غفلت از دست به دامن شدن دولت و مرحوم عباس میرزا به فقها و درخواست حکم جهاد است» البته در این مورد تاریخی حق با آقای قاضی است. از تاریخ چنین بر میآید که علمای نجف در پاسخ به « دعوت به شرکت در هجوم علیه روس» آماده سفر مس شدهاند که درست در شب مسافرت آخوند خراسانی که رهبری گروه را بر عهده داشته، فوت مینماید. البته تاریخ نویسان ، رحلت آیتالله را یک «قضیه مشکوک» قلمداد میکنند. به هر حال اگر حکم جهاد صادر میشود( ر. ک به کتاب احکام الجهاد و اسباب الرشاد... تصحیح دکتر غلامحسین زرگری نژاد) منتها علمای خطة عراق موفق به شرکت حضور در جنگ نمیشوند.
آیتالله قاضی در تداوم همین بحث است که از وصایت نائب السلطنه به امور شخصی جد اعلایشان خبر میدهد و میگوید: « جد امجد عالم ربانی آیتالله حاج میرزا مهدی قاضی طباطبایی ( قدس سره ) متوفی 1241، نائب السلطنه را نسبت به امور شخصی خانوادگی خود بعد از وفات خویش وصی کرده و این موضوع را سلاطین قاجار مایة افتخار خودشان میدانستند... در جنگ با روسهای تزاری که سالها به طول انجامیده روسها میگفتند: « مادام که قاضی در حال حیات است ما نمیتوانیم به آذربایجان وارد شویم...»
نفوذ و عظمت مقام معنوی و سیاسی جد اعلای آیتالله قاضی از همین سطر پایانی نوشته فوق پیداست. این نفوذ به حدی بوده که لشکر روس رعب شدیدی از وجود آیتالله قاضی بزرگ داشته و ایشان را مانع هجوم خود به آذربایجان قلمداد میکرده است.
مباحث اجتماعی
ضرورت پیرایش عقاید و آداب دینی از خرافات
بخش عمدهای از کتاب اربعین آیتالله قاضی در برگیرنده مطالب اجتماعی و سلسله مباحثی که اگر چه ارتباط مستقیمی با موضوع کتاب ندارد، و لیکن با توجه به اهمیت بحث، مولف در اقنای تألیف وارد آن مباحث گردیده است.
از طرح برخی از این مباحث، مؤلف در اثنای تألیف کتاب وارد آن مباحث گردیده است. از طرح برخی از این مباحث اجتماعی و سیاسی، شجاعت بیان و صداقت قلم آیتالله قاضی مشخص میشود. مثلاً ایشان در فرازی از کتاب انتقاد شدیدی به شهرداری ئقت تبریز(1350شمسی) به دلیل عدم رسیدگی به وضعیت عمرانی و آبادانی شهر به عمل میآورد. گاهی نیز دیده میشود که این مباحث اجتماعی ریشه در عقاید دینی مؤلف دارد.
آیتالله قاضی در بخش تعلقیات کتاب به یکی از مسایل مهم اجتماعی که بویژه در تبریز و آذربایجان نمود بیشتری دارد، اشاره میکند. وی با تأکید بر اینکه باید تغییراتی در زمینة نحوة برگزاری مجالس ترحیم ایجاد شود میگوید:
«... وضع آنها [مجالس ترحیم] طور است که دشمنان عالم تشیع که درصدد جستجوی نقاط ضعف هستند ایراداتی وارد میکنند. زیرا در موقع قرائت قرآنمجید... اعتنا به قرائت قرآن نشده مردم مشغول صحبت با یکدیگر و یا سیگار کشیدن و صرف چایی و آمد و رفت و توجه گرم به یکدیگر ... شده و ابداً اعتنایی به شنیدن قرآنکریم نمیکنند ولی وقتی کسی میخواهد نوحهخوانی کند تمام مردم سکوت اختیار کرده دست از صحبت میکشند ... دشمنان تشیع میگویند این شیعیان به نوحه سیدالشهدا (ع) از قرآن بیشتر احترام قائلند...» در ادامه آیتالله قاضی چند پیشنهاد در رابطه با تقسیم بندی ساعات مجالس ترحیم ارائه میدهد.
چندی پیش بسیاری از مراجع تقلید و علمای اعلام در خصوص جعلی بودن تصاویر که به عنوان «شمایل ائمه اطهار» (ع) در سطح جامعه پخش شده است، هشدار داده خواستار جمع آوری این عکسهای ساختگی شدند. آیتالله طباطبایی چندین سال پیش از این و در زمان رژیم پهلوی به جعلی بودن این تصاویر تأکید کرده، مردم را از استفاده از این تصاویر بر حذر داشته است.#
«زهی خیال خام و زودباوری است عکس رسول الله را انتشار میدهند و نسبت آن را به فلان دیر نصاری و فلان موزه داده به خورد مسلمانان زود باور میدهند ... برخی از تاریخ نویسان ما هم قبول کرده در کتابش گراور میکنند .. عکسهایی که درست میکنند بدون شک ساختگی و غلط است. اف بر یک ده مسلمان بی خبر که آن عکس ها را زینت در و دیوار و هتک حرمت [مینمایند] ... تمامی آن عکس ها نسبت به پیغمبر و امامان (ع) میدهند اساساً دروغ و بی اصل و حقیقت است» همچنین از موارد مهمی که آیتالله قاضی طباطبایی در کتاب اربعین بدان توجه کرده، اجتناب مداحان اهلبیت عصمت و طهارت و نیز علمای منابر از خواندن نوحههای جعلی و گفتن روایات آمیخته باخرافات است.
ایشان ضمن دعوت از شاعران کشور به اینکه شاعری چون دعبل خزاعی را الگوی خود قرار دهند میگویند: « ... ای کاش شعرای عجم از ترک و فارس و دیلم در سرودن اشعار مراثی و نوحهسرایی و مرثیهخوانی پیروی از امثال دعبل خزاعی میکردند ... خصوصاً آنان که در آذربایجان با زبان ترکی محلی آذری بر سید مظلومان نوحه و ندبه کرده و اشعار میسرایند ... هر چه به ذهنشان بیاید و با سجع و قافیه موافق آید از آوردن آن کلمات خودداری کرده و باتناسب مقام امام (ع) به نظم آوردند و نسبت ناروا به افراد خاندان رسالت ندهند ... دستهای مرموز استعمارگران و دشمنان قرآن و اسلام در کارند و اغلب مسلمانان مصیبتزده در خوابند و گوش شنوایی ندارند.
مباحث سیاسی
هشدار آیتالله قاضی طباطبایی به وزارت فرهنگ عصر پهلوی
اصولاً زبان قلم آیتالله قاضی طباطبایی در این اثر، گیرا، بی پرده، تسلیم ناپذیر و قوی است. بر همین اساس است که در برخی موارد علمی – تاریخی نیز از رسالت خویش فرو گذار نکرده، هر آنجا که لازم دانسته امر به معروف و نهی از منکر نموده است. به زبان ساده میتوان گفت: آیتالله قاضی طباطبایی در عرصة علم و پژوهش نیز « مبارزی نستوه و خستگی ناپذیر» است.
در بخشی از کتاب که از میرزا فتحعلی آخوندزاده سخن میرود، آیتالله قاضی طباطبایی از چاپ و نشر آثار او توسط وزارت فرهنگ به شدت گلایه و انتقاد میکند و میگوید: «متأسفانه اندیشههای او را این روزها در مرکز شیعه طهران طبع نموده و اجازه نشر هم دادهاند. در صورتی که سراپا خیانت به دین و مملکت و آئین مقدس اسلام و جنایت بر ایران و ایرانیان است...» در شجاعت آیتالله قاضی طباطبا یی همین بس که در نوشتاری از کتاب اربعین ایشان نظر شخصی خود را در خصوص سیاست – از نوع استعماری و پهلوی آن – به طور صریح بیان میدارد.
در آن بخش کتاب که سخن دربارة محل دفن رأس مبارک امام حسین (ع) و سیاست خلفای فاطمیون مصر میباشد، آیتالله قاضی میگوید:
« ...دست سیاست و ریاست خلفای فاطمیین با آن [دفن رأس مبارک امام در مصر] بازی کرده است. هرگز به آن علم نداریم که چه منظور سیاسی در آن عمل داشتهاند... به هر حال کدام امر است که دست سیاست و ریاست با آن بازی کند ولی حقیقت آن محفوظ باشد... چنانچه در عصر خودمان نیز از این قبیل قضایا زیاد دیده میشود. اگر شرح داده شود کلام به درازا می کشد و ممکن است بهانةجلوگیری از نشر کتاب بشود.
شرح این هجران و این خون جگر
این زمان بگذار تا وقت دگر
و «الامور مرهونه با وقاتها» ب گمان منظور آیتالله قاضی طباطبایی از نقل عبارت مثنوی شریف ( این زمان بگذار تا وقت دگر) و نیز عربی (الامور مرهونه باوقتها) پیش بینی وقوع انقلاب اسلامی ایران و پیروزی نهضت امام خمینی است و در این سخن، نگارنده جای هیچ تردید ندارد.
مباحث علمی
تاریخ به کارگیری کبوتران نامهبر
در یک سخن کلی میتوان گفت که کتاب «تحقیق دربارة اول اربعین حضرت سیدالشهدا (ع) » باتوجه به روح علمی حاکم بر آن، یک اثر پژوهشی و تحقیقاتی است. چرا که در این اثر مؤلف میکوشد، غبار تردید و شبهه ازچهرة یک روایت تاریخی بردارد و بدین سبب با مراجعه به منابع بیشمار، درصدد است تا پرده ار رخسار عروسِ مطلوب حقیقت براندازد فلذا نمیتوان گفت که فرضاً این بخش از اثر آیتالله قاضی،علمی، و فلان بخش آن غیر علمی است. با این وجود، نگارنده در مطالعة کتاب اربعین، به مبحثی برخورد نمود که نشان از درایت و وسواس بیاندازة علمی آیتالله قاضی داشت.
بحث مربوط به تاریخ استفاده از کبوتران نامهبر که تقریباً در سراسر کتاب – به صورت پراکنده – بدان پرداخته شده است. این گفتار، خودر در حکم یک رسالة علمی است که میتواند به اهتمامبک فرد علاقمند، به صورت جداگانه و مستقل چاپ و منتشر شود.
ذهن جستجوگر و بینش نقادانه مؤلف کتاب در این بحث به خوبی آشکار میشود. نویسنده کتاب، عمیق و با حوصله در این مورد به تحقیق میپردازد و تاریخ بهرهگیری از کبوتر را به عنوان پیک به دوران پیش از اسلام میرساند.
او در این میان حتی از دواوین شاعران گمنام عرب نیز استفاده میکند و مطالعه کتابهای تاریخی صدر اسلام را فراموش نمینماید.
|
|
مصطفی ولی زاده ::: سه شنبه 86/8/8::: ساعت 2:50 عصر
نظرات دیگران: نظر
13 آبان، روز مبارزه با استکبار جهانی
h
|
13 آبان، روز مبارزه با استکبار جهانی
در تاریخ انقلاب اسلامی برگی زرین و مقطعی حساس و مناسبتی پرخاطره است، بخصوص آنکه چهارده سال بعداز تبعید حضرت امام (ره) در همین روز (13 آبان 1357) فرزندان امام و صدها دانش آموز و دانشجو در مقابل دانشگاه تهران و خیابان های اطراف با شعار "درود بر خمینی" و "مرگ بر شاه" پایه های حکومت را به لرزه در آوردند و با گلوله های مأموران شاه به خاک و خون غلتیدند. |
دانش آموزان همچون سایر گروه های ملت در اطاعت از فرمان حضرت امام (ره) که همه را دعوت به مبارزه بی امان با رژیم امریکایی شاه می نمود، سر از پا نمی شناختند و نجات اسلام را در پیروی کامل از امام (ره) سازش ناپذیر می دانستند. این طبقه جوان و فعال جامعه بحق یکی از ارکان و پایه های مهم انقلاب پیروزمند اسلامی بودند.
صبح روز 13 آبان 1357 ه.ش دانش آموزان در حالی که مدارس را تعطیل کرده بودند روبه سوی دانشگاه نهادند تا بار دیگر پیوندشان را با رهبر بت شکن خویش به جهان اعلام نمایند. این جوانان پرشور خداجو گروه گروه داخل دانشگاه شدند و به همراه دانشجویان و گروههای دیگری از مردم در زمین چمن دانشگاه اجتماع کردند. مأموران شاه، دانشگاه را به محاصره خود درآورده بودند تا چنانچه فریاد حق طلبانه از گلویی برخاست آن را با گلوله پاسخ دهند. دانش آموزان در کناره نرده ها و زمین چمن اجتماع کرده بودند و فریاد مقدس "الله اکبر" آنان فضا را می شکافت و تا فاصله های دور طنین می انداخت.
ساعت یازده صبح مأموران ابتدا چند گلوله گاز اشک آور در میان دانش آموزان و دانشجویان پرتاب کردند. اجتماع کنندگان در حالی که به سختی نفس می کشیدند، صدای خود را رساتر کردند و با فریاد دشمن شکن "الله اکبر" لرزه بر اندام مأموران مسلح شاه افکندند. در این هنگام تیراندازی آغاز شد و لاله های انقلاب یکی پس از دیگری در خون غلتیدند جوانان با فریاد الله اکبر و با شعارهای مرگ بر امریکا و مرگ بر شاه به شهادت رسیدند و انقلاب خونین اسلامیشان را تداوم بخشیدند و دشمنان اسلام را بیش از پیش به رسوایی و شکست کشاندند. در این واقعه 56 تن شهید و صدها نفر مجروح شدند. یکی از شاهدان عینی می گوید:
"شنبه 13 آبان سال 1357 ساعت 11 صبح، بیش از هفت هزار دانش آموز و دانشجو و دیگر طبقات مردم در محوطه دانشگاه تهران گرد آمده و عده ای سرگرم تماشای نمایشگاه عکس بودند و گروهی به سخنرانی گوش می کردند که ناگهان یک کپسول گاز اشک آور در هوا چرخید و روی زمین دانشگاه فرود آمد. عده ای سراسیمه به سوی در ورودی دانشگاه دویدند، ولی در همین موقع صدای تیراندازی بلند شد. سربازان از پشت میله های دانشگاه به سوی مردم شلیک کردند. هنوز فریادهای "نترسید تیراندازی هوایی است" بلند بود که دانشجویی به زمین غلتید، از این لحظه به بعد دانشگاه و خیابان های اطراف آن مبدل به صحنه جنگ و گریز شد. دانشجویان و دانش آموزان قصد داشتند آن روز به سوی منزل مرحوم آیت الله طالقانی راه پیمایی کنند. درست هنگامیکه عزم خروج از دانشگاه کردند با تیراندازی نیروها مواجه شدند و به دنبال آن دانشگاه صحنه برخوردهای خونین شد. مجروحان توسط دانشجویان به بیمارستان منتقل شدند."
در همان ساعات اولیه نیروهای ضربت وارد دانشگاه شدند و دانشجویان و دانش آموزان برای مقابله با این حمله آتش افروختند و به دنبال آن مأموران پس از چند متر پیشروی در دانشگاه آنجا را ترک کردند.
با شدت گرفتن تظاهرات، مأموران حکومت نظامی خیابان های اطراف دانشگاه و قسمتی از خیابان انقلاب را بستند و دانشجویان و دانش آموزان در خیابانهای اطراف پراکنده شدند. تظاهر کنندگان در چند نقطه خیابانهای جمهوری اسلامی و ولی عصر (عج) و خیابان های منشعب از آن آتش افروختند و با دادن شعار الله اکبر و لا اله الا الله خود را از حملات ددمنشانه مأموران نجات می دادند.
ساعت دو بعداز ظهر مجدداً سربازان حکومت نظامی بر روی دانشجویان و دانش آموزان که در داخل دانشگاه بودند، تیراندازی کردند که در همان لحظات اول عده ای از دانشجویان به زمین افتادند و در خون غلتیدند. دانشجویان و دانش آموزان با پلاکاردهایی که در آن شمار کشته شدگان دانشگاه را نوشته بودند با دادن شعار الله اکبر خمینی رهبر به راه پیمایی پرداختند. جنگ و گریز مأموران نظامی با دانشجویان و دانش آموزان تا پاسی از شب ادامه داشت …"
امام خمینی (ره) در پیامی که به همین مناسبت از پاریس برای امت قهرمان ایران فرستادند، فرمودند:
"عزیزان من صبور باشید که پیروزی نهایی نزدیک است و خدا با صابران است. ایران امروز جایگاه آزادگان است… من از این راه دور چشم امید به شما دوخته ام… صدای آزادیخواهی و استقلال طلبی شما را به گوش جهانیان می رسانم".
از آن تاریخ به بعد، سیزدهم آبان ماه با عنوان روز دانش آموز، به عنوان حماسه خونین لاله های انقلاب در جریان نهضت اسلامی گرامی داشته میشود.
شکوه سیزدهم آبان را پاس می داریم زیرا مردانگی و فتوت ایثار و از خود گذشتگی و دشمن ستیزی با سران کفر را مقدس می دانیم. یاد همه شهیدان این روزهای بزرگ گرامی باد و خاطره سیزده آبان همیشه در جانها جاودان باد.
سیزدهم آبان روزی است که جوانه های سبز ایمان رویید و دانش آموزان مسلمان به نشانه اعتراض به حکومت، در دانشگاه تهران اجتماع کردند و تاریخ، شاهد خون به ناحق ریخته آنان شد. دانش آموزان انقلابی برخاستند تا نورگوهر دانش و دانش آموزی را در آیینه حماسه ودلیری بتابانند و غبار خودباختگی را از سیمای مدرسه بروبند. آنان برخاستند تا انقلاب ننشیند و فریاد کردند تا جهان، پیام انقلاب را بشنود.
اینک ما مانده ایم با خاطرات آن روزها و می دانیم که امروز اگر به سایه راحت نشسته ایم، مدیون استقامت شهیدانی هستیم که در آشوب ظلمت چیره، به مصاف شب رفتند تا ایمان خفته انسان را به سامان صبح برسانند.
یاد همه شهیدان دانش آموز، گرامی و خاطره سیزدهم آبان در جانها جاودانه باد!
|
مهدی ::: یکشنبه 86/8/6::: ساعت 3:47 عصر
نظرات دیگران: نظر
اردوی طرح ولایت
اردوی طرح ولایت
تخت وسط :امین احمدی و مهدیار مهاجری
پایین وسط :حسین اقای قائمیان
سمت راست :میلاد و مهدی میرزا زاده
مهدی ::: جمعه 86/8/4::: ساعت 11:56 عصر
نظرات دیگران: نظر
سریالهای رمضان امسال مناسب نبود
این نماینده مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: سریال میوه ممنوعه ، خانواده حاج یونس فتوحی را که نماد خانوادههای مذهبی جامعه و اهل مسجد، نماز، روزه و حجاب است ، خانوادهای نابسامان و از هم گسسته که هر یک از اعضای آن گرفتار مشکل یا بهتر است بگوییم انحرافی هستند ، ترسیم میکند.
نامه هدایت خواه یادآور شد: فرزند بزرگ خانواده فردی زبان باز ، کلاش ، سودجو و متقلب بوده که ظاهرا همسر و فرزندش در کنار او زندگی نمیکنند، سمانه، دختر بزرگ حاج یونس با شوهر خود مدام درگیر و دعوا داشته و کارش به قهر و طلاق میکشد. سینا ، پسر کوچک حاج یونس در دام شبکههای قاچاق و خرید و فروش مواد مخدر میافتد، غزاله دختر کوچک حاج یونس بدون اجازه پدر و مادر از خانه خارج و بدون اذن پدر با جوان مورد علاقهاش که در کار موسیقی است ازدواج میکند.
همسر حاج یونس خانمی کارمند و بسیار گرفتار و البته پست طلب که به قول خودش ابوالمشاغل است و خود حاج یونس فتوحی مردی با ظاهر مذهبی ، مسجدی ، اهل نماز ، روزه و خیر خواه اما بسیار خود پسند و مغرور که پس از سالها دینداری در دوران پیری در اثر مواجهه با دختر جوان اسیر عشق او میشود و نهایتا به دروغ ، تهمت و رفتارهای ناروای دیگر مبتلا میشود.
به گزارش ایرنا، هدایتخواه خطاب به رئیس شورای نظارت برصدا و سیما نوشته است: با این توصیف قضاوت بفرمایید این سریال مذهبی است یا ضد مذهبی.
نامه این نماینده مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: در سریال اغما نیز تنها چهره مذهبی یعنی دکتر طاها پژوهان تحت تاثیر وسوسههای شیطان قرار میگیرد و اقدام به تجسس از امور شخصی مردم ، پست طلبی ، حسادت و رقابتهای نابجا میکند.
در سریال شکرانه ، تنها چهره مذهبی یعنی حامد سلیمپور فردی سادهلوح و بیتدبیر تصور میشود ضمن آنکه نمایش دادن مکرر زنان بیحجاب و ظاهرا مسلمان تاجیکی محل پرسش جدی است.
این عضو کمیسیون فرهنگی مجلس در این نامه نوشت: ضمنا در همه این سریالها این ماه موضوع عشق و عاشقی و روشهای غیر شرعی و مشکل آفرین ازدواج یعنی وابستگیهای قبل از خواستگاری و تعبیرات زننده و بد آموز برای مخاطبان جوان از محورهای اصلی است.
هدایت خواه دراین نامه خواستار برخورد با سازندگان و تصمیم گیرندگان برای تولید و عرضه این گونه آثار شد .
مهدی ::: چهارشنبه 86/8/2::: ساعت 10:11 صبح
نظرات دیگران: نظر
دیدار رئیس جمهوری روسیه با رهبر معظم انقلاب
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی امشب در دیدار رئیس جمهور روسیه، ظرفیتهای متنوع و مختلف دو کشور را زمینه مساعدی برای گسترش روابط خواندند و با اشاره به تأکید آقای پوتین درباره عزم جدی مسکو برای گسترش نامحدود و همه جانبه روابط با تهران افزودند: ما نیز از گسترش مناسبات استقبال می کنیم و آن را به نفع دو کشور و دو ملت می دانیم.
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی امشب در دیدار رئیس جمهور روسیه، ظرفیتهای متنوع و مختلف دو کشور را زمینه مساعدی برای گسترش روابط خواندند و با اشاره به تأکید آقای پوتین درباره عزم جدی مسکو برای گسترش نامحدود و همه جانبه روابط با تهران افزودند: ما نیز از گسترش مناسبات استقبال می کنیم و آن را به نفع دو کشور و دو ملت می دانیم.
ایشان، با ابراز نارضایتی از مناسبات اقتصادی فعلی دو کشور، گسترش این مناسبات را تأمین کننده منافع دو کشور دانستند و خاطرنشان کردند: همانگونه که وجود «ایران مستقل» به نفع روسیه است، وجود «روسیه مقتدر» هم به نفع ایران است.
حضرت آیت الله خامنه ای عظمت و قدرت درونی هر ملت را، اقتدار واقعی آن کشور خواندند و تأکید کردند: ملت ایران و جمهوری اسلامی، «منطقِ پایداری در دفاع از منافع ملی» را برگزیده است چرا که یقین دارد زیاده خواهی دشمنان این ملت، هیچ حد و پایانی ندارد و به همین علت، ملت و دولت ایران با پرهیز از ماجراجویی یا بهانه دادن به دست دشمن، همچنان براساس این منطق هوشیارانه و مقتدرانه، عمل خواهد کرد.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به میهمان نوازی ملت ایران افزودند: تصویر ملت روسیه در ذهن ما، تصویر روشن و خوبی است و این به علت مقاومتها و تدابیری است که ملت روسیه در مقاطع مختلف از خود نشان داده است.
ایشان با اشاره به زیاده خواهی های بی حد و حصر و بهانه جوییهای امریکا افزودند: امریکایی ها با هر کشور و دولتی که در برابر منافع نامشروع آنها بایستد و به طور مستقل عمل کند مخالفند اما ملتها را نمی توان با این گونه زیاده خواهی شکست داد.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به استمرار تهدیدات امریکا در تمامی سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی تأکید کردند: امریکا از هیچکاری برای ضربه زدن به ملت ایران دریغ نکرده است اما ماجراجوییهایش نتیجه عکس داده است و این ناکامی ها در مقابل چشمان آنان قرار دارد. حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به آمادگی ایران برای اعتمادسازی کامل افزودند: همکاری ایران با آژانس بین المللی انرژی اتمی، کار معقول و درستی است که ادامه خواهد یافت و ما مصمم هستیم که نیاز کشور خود به انرژی هسته ای را تأمین کنیم و به همین علت مسئله غنی سازی را جدی می گیریم.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به ایده تشکیل اوپک گازی و مذاکرات خوبی که رئیس جمهور روسیه در ایران داشته است ابراز امیدواری کردند: نتایج این مذاکرات در آینده ی روشنِ روابط دو کشور، مفید و مؤثرباشد.
حضرت آیت الله خامنه ای در پایان سخنانشان خطاب به آقای پوتین گفتند: درباره سخنان و پیشنهاد شما تأمل خواهیم کرد.
در این دیدار که آقای احمدی نژاد رئیس جمهور نیز حضور داشت آقای ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه مذاکرات همه جانبه خود با رئیس جمهور ایران را جدی و بسیار خوب ارزیابی کرد و گفت: در مذاکرات فشرده تهران درخصوص تحول در سطح روابط دوجانبه به منظور ارتقای جدی، همه جانبه و نامحدود همکاریها و گسترش آن در ابعاد مختلف به ویژه در بخشهای انرژی، حمل و نقل و هوا - فضا بحث شد و به دورنمای بسیار روشن از روابط دو کشور دست یافتیم.
رئیس جمهور روسیه تصریح کرد: منافع ملت روسیه در وجود یک ایران قوی و مؤثر در عرصه بین المللی نهفته است و مسکو درخصوص همکاریهای خود با تهران هیچ محدودیتی قائل نیست و در حال و آینده بدون هیچ تردیدی در این مسیر حرکت خواهد کرد.
وی همچنین افزود: روسیه برای موضع ایران درخصوص مسئله هسته ای احترام قائل است و استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای را حق ایران می داند ضمن آنکه با هرگونه تحمیل بر ضد ایران مخالف است.
آقای پوتین با استقبال از همکاریهای ایران با آژانس بین المللی انرژی اتمی خاطرنشان کرد: مسکو از این ابتکار عمل جمهوری اسلامی ایران حمایت می کند.
مهدی ::: چهارشنبه 86/8/2::: ساعت 9:40 صبح
نظرات دیگران: نظر